دو نویسنده اتریشی به نامهای Krassa و Habeck این تصاویر را در کتاب خود Light For The Pharaoh اینگونه توصیف می کنند:

(دیوار توسط تصاویری از انسانها تزئین شده اند که نزدیک جسمی لامپ مانند قرار دارند.این جسم یک لامپ بسیار بزرگ به نظر می رسد.در درون این لامپها مارهایی بصورت یک خط موجی شکل قرار گرفته اند.مارها از دم به گلهای نیلوفر آبی متصل بوده و از آنها بیرون آمده اند.که آن گلها را می توان سوکتهای لامپ در نظر گرفت.از این سوکتها چیزی شبیه سیم به سوی یک جعبه مکعب شکل کشیده شده که بروی آن خدای هوا زانو زده است.در مجاورت آن یک ستون Djed با دو بازو که نماد قدرت است به مار متصل است.در کنار آنها نیز یک دیو با شمایل میمون  در حالیکه دو خنجر به دست دارد ایستاده است. که نمادی از نیروی محافظت کننده و دفاعی است.)

اریک فون دانیکن در کتاب خود (چشمان ابولهول)The eyes of Sphinx  اینگونه می نویسد که این نقش و نگاره در یک سرداب و دالان سری و مخفی پیدا شده است.که فقط از طریق یک ورودی بسیار کوچک به آن می توان دسترسی داشت.این اتاق سقف کوتاهی داشته و هوای خفه و بوی زننده و آزاردهنده ای دارد.

البته این اتاق آنقدرها هم سری و مخفی نیست چون تعداد زیادی از توریستها هر روزه آن را بازدید می کنند.از نظر فون دانیکن مار در اصل یک فلیمان یا رشته لامپ است.و ستون djed عایق و اینسالیتور در برابر برق High Voltage  می باشند.از نظر فون دانیکن تصویر میمون خنجر بدست نمادی است برای اخطار به کسانی که نمی دانند این وسیله چیست و جلوگیری از کنجکاوی ماجراجویان.

او به خوانندگان خود اطمینان می دهد که این وسیله یک لامپ الکتریکی است.

جدا چرا اگر مصریان می خواستند یک لامپ را نشان دهند باید به جای سیم فیلامان آن از مار استفاده کنند؟!

چرا باید بجای سوکت و کشیدن تصویر سوکت ،تصویر یک گل نیلوفر آبی را بکشند؟!

در سال 1996 شبکه تلوزیونی ABC یک مستند را بر اساس کتابهای اریک فون دانیکن به نام ارابه خدایان ساخت.در قسمتی از این فیلم اریک فون دانیکن توضیح می دهد که چگونه با استفاده از نقشه ای که از روی این حجاری هیروگلیف برداشته است یک نمونه از این لامپ ها را ساخته و با استفاده از یک باتری که یک نمونه باستانی  بوده و بنام باتری بغداد معروف است  برق تولید کرده و این لامپها را روشن می کند.

او ادعا می کند که چون آثاری از دوده بروی سنگها و حجاریهای مصری وجود ندارد پس آنها از مشعل و آتش برای روشن ساختن معابد و دالانها استفاده نمی کردند و از لامپ برای اینکار استفاده می کردند.

اولا این دروغ است. آثار دوده در بسیاری از سنگها و سقف معبد مصری موجود است.ثانیا،بسیاری از چراغهای روغنی که مصریان از آنها استفاده می کردند بدون ایجاد دود و دوده کار می کردند.

ثالثا،آیا نبود دوده اثبات کننده این است که آنها از لامپ استفاده می کرده اند؟

آیا از این روش استنباط خنده دارتر وجود دارد؟

جالب است.ما درباره کوزه ای که به تمدن پارت مربوط بوده و به باتری بغداد معروف شده است نیز در ادامه مطالب توضیح خواهیم داد و اشتباه بودن این ادعا را اثبات خواهیم کرد.این ظرف مسی که در درون آن میله ای آهنی وجود دارد کاربرد دیگری داشته است.

بر فرض محال آن را باتری در نظر بگیریم و از روی آن مثلا مدلی بسازیم و حتی اگر آن را با اسید پرکنیم ،در بهترین حالت ولتاژی بیشتر از 0.4 ولت بدست نخواهیم آورد.آیا با این ولتاژ می توانید معبدی راروشن کنید.چند باتری از این نوع را نیاز دارید تا مثلا هرم بزرگ و دالانهای آن را روشن کنید؟

اصلا آیا عاقلانه تر نبود که این فضانوردان باستانی با مرام و مهربان ،بجای اینکه به پارتیان اشکانی روش ساخت باتری را یاد دهند،نقشه  و روش ساخت یک نیروگاه برق هسته ای را  یادمی دادند که اینهمه دردسر نکشند. و برای روشن کردن دالانهای تاریک مصری با یک لامپ صدها کوزه یا به قول فون دانیکن باتری را سری نکنند.

اصلا باتری اشکانی-پارتی چه ربطی به مصر دارد؟

http://en.wikipedia.org/wiki/Baghdad_Battery

اما آنچه سعی می کنیم در این مقاله نشان دهیم این است که چگونه تفسیری اشتباه و دروغین از یک نقش حجاری ارائه شده و بعد سعی می شود این ادعای دروغین را با ساختن یک مدل و آزمایش آن اثبات کنند .بینندگان هم مبهوت شده و همه انگشت به دهان مانده که عجب! پس مصریان به نیروی برق و الکتریسیته هم آشنا بوده اند. و آنطور که بلافاصله توسط فون دانیکن ادعا می شود به این نتیجه برسند که، این علم و دانش را خدایان فضانورد به مصریان آموخته بودند.

اولا بقیه آثار باستانی که فون دانیکن در اثبات ادعاهای خود آنها را ذکر می کند به زمانهایی دیگری تعلق دارند و این نقاشی ها به زمان دیگری.

اینکه فون دانیکن ابتدا در کتاب معروف خود "ارابه خدایان " از عجایب اهرام سخن می گوید و ادعا می کند که آنها را فضانوردان باستانی ساخته اند و سپس به این نقش و نگاره ها استناد می کند خود دلیلی بر موذیانه عمل کردن او در ارائه اطلاعات است.او به راحتی آسمان ریسمان کرده و همه چیز را به هم ربط می دهد.چیزهایی که شاید از نظر تاریخی هیچ نزدیکی به هم نداشته باشند.

مثلا هرم بزرگ خئوپس در حدود 2600 سال پیش از میلاد مسیح و در عصر پادشاهان سلسله چهارم مصر ساخته شده است.

اگر می خواهید درباره سلسله چهارم فراعنه اطلاعات بیشتری دریافت کنید از این لینک استفاده کنید:

http://www.crystalinks.com/dynasty4.html

حال آنکه  تصویری که او به عنوان لامپ از آن یاد می کند در معبدDendera   وجود دارد. این معبد دندره و این نقاشی های به قول فون دانیکن لامپ به سلسله پادشاهان بطالمه مربوط است.حدود 54 سال قبل از میلاد مسیح.

بطالمه پادشاهانی بودند که پس از تصرف مصر توسط یونانیان در زمان اسکندر مقدونی بر مصر حکومت کردند.

)دودمان بطلمیوسی یا بطالسه (به یونانی : Δυναστεία των Πτολεμαίων) نام دودمانی یونانی بود که از ۳۰۵ تا ۳۰ پیش از میلاد نزدیک به سیصد سال بر مصر باستان فرمان راندند.

این دودمان به دست بطلمیوس یکم یکی از سرداران اسکندر مقدونی و پس از مرگ وی پایه‌گذاری شد. مصریان اینان را به زودی به عنوان فرعون پذیرفتند. شناخته شده‌ترین فرد این خاندانکلئوپاترای هفتم بود که نقش عمده‌ای در جنگ‌های رومیان میان جولیوس سزار و پمپئوس و سپس میان اکتاویان و مارکوس آنتونیوس داشت. با چیرگی روم بر مصر و خودکشی کلئوپاترا به زندگی این دودمان نیز پایان داده‌شد.

یعنی بین زمان ساخت اهرام تا این تصاویر به قول او لامپ 2600 سال فاصله زمانی است.

البته آقای فون دانیکن در ربط دادن همه چیز به هم تخصص منحصربفردی دارد.باتری پارتیان اشکانی لامپ مصریان عصر بطالمه را روشن می کند .نقشه ساخت این لامپ را همان فضانوردانی که اهرام را 2600 سال قبلتر ساختند به مصریان دادند.احتمالا از این نوع لامپ برای روشن کردن چراغهای برج مراقبت فرودگاه های نازکا نیز استفاده می شده است.دروغ که مالیات نداره.هرچه دل تنگت خواست خالی ببند.

این نوع استنباط کردن منطقی دقیقا مثل این است که بگوییم پس هخامنشیان و حتی اسکندر مقدونی هم با فضائی ها ارتباط داشته اند.چون هم هخامنشی ها و هم اسکندر مصر را فتح کرده بودند.احتمالا اسکندر هم تخت جمشید را با هواپیماهای جت بمباران کرده بوده .به تازگی طرفداران فون دانیکن پس از جستجوهای زیاد در تخت جمشید هیچگونه بقایای سیمی پیدا نکردند و به این نتیجه رسیدند که هخامنشیان از بیگانه های فضایی تکنولوژی ساخت موبایل و تلفن بی سیم را فرا گرفته بودند. و کورش کبیر دستورات خود را به تمام نقاط امپراتوری اس ام اس می کرده است.

ابتدا ادعاهای فون دانیکن را برای شما نشان می دهیم و سپس آنچه ما آن را تفسیر درست و واقعی از این نقش و نگاره می دانیم معرفی می کنیم.آن تفسیری که تمام مصر شناسان معتبر و به نام جهان آن را قبول دارند.

خوب است بدانید که این معبد در زمانی ساخته شده است که بیشترین اطلاعات و متون از آن زمان بدست ما رسیده است.حتی یادداشتهایی که تمام فعالیتهای هر روزه آنها در آن ذکر شده است.و با کمال تعجب هیچ متن و یادداشتی که در آن از نیروی الکتریسته و لامپ سخنی به میان آمده باشد ،وجود ندارد.

خوب این معبد دندره Dendera کجاست؟

http://travelegypt.us/siteinfo/dendera.htm

در آن چه مراسمی انجام می شده است؟

در زمان بطلميوس  و رومي ها معبد ( دندره بزرگ ) ساخته شده است. زمان ساختن اين معبد بزرگ در عهد بطليموس سوم آغاز شد و در زمان )تيباريوس ( قيصر روم  به پايان رسيد.برخی زمان ساخت آن را به سال 54 قبل از میلاد مسیح ذکر کرده اند.(زمان پادشاهی بطلمیوس هشتم). اين معبد بزرگ 12 ستون به نمايندگي از 12 ماه سال دارد. در اين معبد بزرگ معمولا" آغاز سال نو را جشن مي گرفتند و پادشاه همراه با 13 كاهن پرچم به دست كه نشانه هايي از خدايانشان بر آن حك شده بود وارد معبد مي شدند و مراسم مذهبي خاصي را برگزار مي كردند

.

دندره Denderaنام شهر کوچکی است که در ساحل غربی نیل واقع شده است.

در این معبد حتحور Hathor (خدا بانوی مادر) نیایش شده و پرستش می شد.در زمان رومیان هر ساله مراسمی در ابتدای سال در این معبد برپا می شد تا حتحور خدابانو به باروری و برکت دادن محصولات کمک کند.حتحورها به صورت هفت شکل مختلف ظاهر شده و پرستش می شدند.

بسیاری از اوقات حتحور را به شکل هفت زن جوان در حال نواختن دایره زنگی با قرص خورشید بر سر ترسیم می کردند.

در دوره بطالمه که معبد دندره ساخته شد آنها را بصورت صورت فلکی عقد ثریا در نظر می گرفته و پرستش می کردند.

ادامه را در بخش دوم بخوانيد... 

منبع: حقيقت خاموش