تحلیل و برّرسی انیمیشن راپونزل
یهودپژوهی ، يهودشناسي ، يهود و رسانه ، يهود و فرقه ها

 دختری که نقاشی او زندگی اش را نجات می بخشد. مدت زیادی نیست که در فیلم های هالیوودی شاهد تمركز بر روی نقاشی ها هستیم و می بینیم که فیلم نامه ها براساس همین اصل نوشته شده و به صورت فیلم درمی آیند. مواردی مانند کد دواینچی یک و دو.

امّا آنچه در انيميشن راپونزل مورد توجه قرار می گیرد قدرت نیروی تصور برای خلق آثار حقیقی با استفاده از قدرت تصوّر و یک قلمو است. این به خوبی ما را به یاد یکی از شاه بیت های فراماسونری می اندازد: اومانیسم. اعتقاد به اینکه انسان، تنها خدای موجود است و او می تواند با استفاده از نیروهایش، خالق باشد. 

 

 

 

 

 

اساس این انیمیشن بر همین باور پایه ریزی شده است و همان طور که در ابتدا مادر کِلی به او می گوید: "داستان دختری که نقاشی او زندگی اش را نجات می بخشد" راپونزل به همین طریق نجات پیدا می کند.

امّا نشانه های الحادی در این انیمیشن به ظاهر سالم که در آن کمتر اثری از آواز و رقص و لباس های باز و همچنین روابط صمیمی میان دو جنس مخالف دیده می شود:

به طرح دستمالی که بر روی میز ابزار راپونزل قرار داده شده و بارها در طول انیمیشن نمایش داده می شود، دقت کنید:

 

بله صفحه شطرنجی با رنگ های سفید و آبی:

سازمانی به نام « Temple of Understanding » در پایتخت  آمریکا  (شهر Washington D.C) وجود دارد که مختص فراماسونر ها می باشد و از آن با عنوان  « Temple of Understanding Freemason»  یاد می شود. اين نيز تصويري از « Temple of Understanding »، معبد تفهيم در سازمان ملل است. و اين نيز نگاره هايي از معبد سليمان: 

  این همان معبد کذایی است و این دو ستون بواز و جاشین هستند. به طرح شطرنجی کف معبد دقت کنید. این همان گیت ورود اجنه و شیاطین به دنیای انسان هاست.

 در این انیمیشن نیز، نیروی جادوگر، همان نیرویی که به وسیله آن دست به بدجنسی می زند و همه چیز را خراب می کند، به رنگ سبز است:

 

راپونزل به طور اتفاقی به یک زیرزمین مخفی راه می یابد و در آنجا درون یک جعبه بورسی را می یابد که پشت آن چنین نوشته است: به ماندگاری ستاره های آسمان همیشه دوستت داریم. این هدیه ای است که پدر و مادر او در جشن تولد یک سالگی اش به او داده اند. راپونزل به آسمان شب نگاهی می کند و می گوید: بالاخره آزاد می شوم. جالب اینجاست که یک ستاره دنباله دار جرقه های نور سفیدرنگی را بر روی بورس می ریزد و آن را تبدیل به یک قلم جادویی می کند.

 

نکته جالب توجه اعتقاد فراماسون ها و البته کابالا نسبت به موجودات غیرارگانیک و آن چیزی است که دجال می خوانند. آنان معتقد هستند که لوسیفر (که پیوندی ناگسستنی با نور دارد) در ستاره صبح زندگی می کند و آنان را تحت نظر داشته و یاری می دهد. در اینجا تابیدن یک ستاره دنباله دار (و البته با نوری آبی رنگ) بر یک بورس و تبدیل شدن آن به یک قلموی جادویی با نوري آبي رنگ، نمی تواند بی ربط به مبانی کابالیستی باشد.

 

همچنين نور آبی رنگی که از این قلم جادویی بر روی دیوار نقش بست:

 

گذشته از رنگ و نور آبی، جمله ای است که راپونزل پس از این اتفاق در جواب اینکه چطوری این کارو کردی؟ می گوید: نمی دونم. من به آسمان آبی فکر کردم و اون به وجود اومد.

و این یادآور همان اومانیسم است. اومانیسمی که انسان را خالق می داند. البته به همین جا ختم نمی شود. راپونزل این کار را ادامه می دهد و دهکده را به طور کامل به تصور کردن ترسیم می کند. ناگفته نماند اولین جاندار متحرک در نقاشی او یک پروانه با بالهای آبی رنگ است

 

راپونزل بعد از آن دست داخل نقاشی می برد و از آنجا یک پرنده آبی رنگ بیرون می آورد:

 

به راستی این همه تأکید بر رنگ آبی، بی هدف صورت گرفته و هیچ معنایی ندارد؟

در تصاویر زیر به گیت ورودی قصر پادشاه و نیز کف راهرو دقت کنید:

 

البته سالن اصلی نیز که مراسم جشن در آن برگزار می شود و شاهد تصویربرداری های بسیاری از آن هستیم نیز طرح شطرنجی سفید و آبی را دارد.

در پایان داستان، هدف داستان بیان می شود: دختر به مادرش می گوید: من راز راپونزل را فهمیدم. او چیزی را که تصور می کرد می کشید.

باشد تا بدانيم و بفهميم كه با تكثير نسخه اصلاح شده، با پوشاندن قسمت هايي از... و با حذف برخي از قسمت ها، اين انيميشن ها اسلامي نمي شوند كه دل خودمان را خوش كنيم كه...

منبع: تسبيحات

 

نقل مطلب با ذكر منبع بلامانع است.





تاریخ: 10 / 8 / 1390برچسب:,
ارسال توسط تسبيحات

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 74
بازدید کل : 12306
تعداد مطالب : 313
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1