دشمن از مرز گذشت!!
یهودپژوهی ، يهودشناسي ، يهود و رسانه ، يهود و فرقه ها

از تبليغات قرآنی چه خبر؟ صدا و سيما و رسانه‌ها را نمی‌گویم. از تبلیغات شهری چه خبر؟ آیا شما هم در شهر و دیارتان با تبلیغات فراوان قرآنی روبرو هستید؟

 

شهروندان اصفهانی، تهرانی، شیرازی، قمی و مشهدی مدّت‌هاست که ناظر آیاتی از قرآن مجید هستند که با خطّ خوش نستعلیق و ترجمه‌های روان فارسی در پشت اتوبوس‌های شهری، ایستگاه‌های اتوبوس، مترو، و دیوارهای دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها و ادارات دولتی نقش بسته است.

شما با دیدن این تبلیغات چه احساسی دارید؟ زیرا هر شهروند مسلمانی در برخورد با این‌گونه تبلیغات گسترده درباره‌ی قرآن، بی‌تردید شادمان شده و پیش خود می‌گوید: خدا را سپاس که در این دوره‌ی وانفساه، دوره‌ای که بیشتر مردم، فکر امور روزمرّه‌ی زندگی خود هستند، و در و دیوار پر از تبلیغات رنگارنگ اقتصادی است، مسلمان غیرتمندی هم پیدا می‌شود تا از قرآن و اسلام دفاع کند و آیات نورانی کلام الله مجید را در معرض دید عموم مردم قرار دهد. تبلیغاتی که بی‌تردید هیچ بهره‌ی مادّی در پی نخواهد داشت ـ زیرا تبلیغات انجام شده، بدون امضای شخص حقیقی یا حقوقی است ـ و صد البتّه چنین تبلیغاتی زیبنده‌ی جامعه‌ی اسلامی ماست نه تبلیغ از کرم و شامپو و پفک؛ و به این‌گونه تبلیغات با توجّه به فرهنگ عمومی جامعه، هرکسی حق دارد بگوید: دست مریزاد، تقبّل الله، و جزاکم الله خیر الجزاء.

آنان که با هزینه‌های کارهای تبلیغی آشنا هستند، خوب می‌دانند که هزینه‌ی این تبلیغات در توان اشخاص و مؤسّسات خصوصی نیست. طرّاحی، خطّاطی، تهیّه‌ی قاب‌های فلزّی، نصب و اجرا در سطحی گسترده با کیفیّت نسبتاً خوب، و در طول مدّت زیاد، نیازمند بودجه‌های کلان است. تصوّر اوّلیّه این بود که این طرح توسّط شهرداری‌ها و با بودجه‌های مناطق شهری پشتیبانی می‌شود؛ ولی با پرسش از برخی از مسئولان شهرداری‌ها معلوم شد كه:

بودجه‌ی این طرح را در برخی شهرها اشخاص حقیقی و در برخی شهرها، شرکت‌ها می‌پردازند.
نکته‌ی قابل توجّه، یکدست بودن این تبلیغات در همه‌ی شهرهاست. سبک و سیاق کار و انتخاب آیات، همه یکسان است. و اين، حكايت از آن دارد كه:
همه در یک‌جا برنامه‌ریزی شده و همه از یک‌جا صادر شده، و همه از یک‌جا فرمان می‌برند.
تفاوتی ندارد که این کار در لندن یا عربستان و یا در مسجد مکّی زاهدان طرّاحی شده باشد، و فرقی نمي‌كند بودجه‌ی آن را کمپانی هند شرقی یا صهیونیست‌ها و یا واتیکان و یا خیّرین وهّابی مسلک پرداخته باشند.

پس از سال‌ها مبارزه با جبهه‌های باطل، ما بر این باوریم:

همان‌گونه که مرزهای خاکی کشورمان دیده‌بان دارند تا اجنبی و دشمن زخم‌خورده وارد کشور نشود، مرزبانان دین و فرهنگ نیز لحظه‌ای درنگ نداشته، و تمامی تحرّکات خصم را زیر نظر دارند، و از چشم تیزبین آنان حرکتی پوشیده نمی‌ماند. ولی از عکس‌العمل آنان در برابر تبلیغات قرآنی خبري نيست! شاید هم این‌گونه تبلیغات را در راستای تأمین اهداف نظام می‌دانند. در هر صورت ما کاری به مرزبانان فرهنگی کشورمان نداریم. از شما مخاطب گرامی می‌پرسیم: این همه تبلیغات با این همه هزینه برای چیست؟ آیا به‌راستی برای جهاد در راه خداست؟

اصلاً بهتر است بگوییم: ما به نیّت عاملان این طرح چه‌كار داریم؟ بهتر است به پیامدهای این طرح در جامعه‌ی کنونی خود بپردازیم. خداوند اجر مؤمنان نیکوکار را مضاعف گرداند و جزای منافقان دین‌ستیز را آتش دوزخ قرار دهد.

تبلیغات قرآنی در یک نگاه کوتاه:

* نوع آیات تبلیغ شده نشان از سهولت فهم قرآن دارند. یعنی هرکسی با توجّه به ترجمه‌ی آن‌ها ـ و با پشتوانه‌ی فرهنگی چهارده قرن گذشته ـ مفاهیم آیات را به گمان خود به درستی دریافت می‌کند؛ و شاید تاکنون هیچ شهروندی با خواندن آن‌ها ذهنش درگیر پرسشی نشده تا خود را نیازمند مبیّن و مفسّری بداند.

طرح و گزینش چنین آیاتی برای آن است که تلویحاً به مخاطبان بفهمانند برای فهم کتاب خدا هیچ نیازی به بیان پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله نیست؛ تا چه رسد به بیان و تفسیر دیگران.

* اين شيوه‌ي مرموز تبليغي تا جايي كه رصد شده متعلّق به قرن چهاردهم مي‌باشد. قرني كه تحولاّتي در دنيا عليه دين‌هاي آسماني صورت پذيرفت. رهبران فكريِ «رويكرد به قرآن» در آن سال‌ها سر و سرّي با استعمارگران جهاني داشته و به عنوان پيشتازان عرصه‌ي علم و دين، شهرت يافتند.

نام‌آوران غرب‌زده بر اساس آموخته‌هاي خود در بلاد فرنگ، فرياد مهجوريّت قرآن را سر دادند. اين فريادها بر امواج رسانه‌اي سوار شد و تا عمق حجره‌هاي حوزه‌هاي علميّه‌ي نجف، قم و ساير بلاد اسلامي نفوذ كرد و به گوش عالِم و عامي رسيد. همه شنيدند و دريافتند كه:

قرآن قرنهاست كه مهجور است؛ در دروس ديني خبري از قرآن نيست؛ و مردم در تبليغات ديني چيزي از قرآن نمي‌آموزند.

و فرياد مهجوريّت قرآن يعني خطّ بطلان كشيدن بر همه‌ي احكام فقهي مراجع بزرگوار شيعه. فرياد مهجوريّت قرآن يعني خطّ بطلان كشيدن بر همه‌ي تبليغات ديني. قرآن مهجور است، يعني فاصله داشتن مسلمانان از دين.

* دست‌آموزان رهبران نهضت «رويكرد به قرآن» رفته رفته سنگرهاي فرهنگي ديني كشور را يكي پس از ديگري فتح كردند. حوزه، دانشگاه، آموزش و پرورش، مراكز ديني پژوهشي، و رسانه‌ها هر يك پايگاهي شدند براي فعّاليّت آن سرسپردگان خود باخته.

فعّاليّت‌هاي قرآني رونق گرفت. قرآن‌ها بار ديگر بر سر نيزه‌ها رفت. خللي در صفوف پيروان قرآن و عترت ايجاد گرديد. عقب‌نشيني‌ها آغاز شد. برخي از پرچمداران حوزه‌ي فقاهت، صحنه‌ي درس اصول و فقه را ترك كرده و اين بار رويكردي صوري به قرآن را آغاز كردند. و براي پاسخ‌گويي به نداي مهجوريّت قرآن، به «تفسير قرآن به قرآن» پرداختند. شاگرداني را پرورش دادند و نوشته‌هايي را به چاپ رساندند؛ تا اين‌كه مدّعياني قد برافراشتند و گفتند: ما همه‌ي احكام الهي را از قرآن به دست مي‌آوريم و هيچ نيازي به سنّت و حديث نداريم. قرآن ما را بس است. و با تأييد «حسبنا كتاب الله» قول رسول صلي الله عليه و آله را تكذيب كردند كه فرمود: «ما إن تمسّكتم بهما لن تضلّوا ابدا»

اهدافی که تأمین شدند:

ـ حذف فرهنگی عترت پاک پیامبر علیهم‌السلام از همراهی با قرآن.

شعار دین‌ستیز «حسبنا کتاب الله» سبب خانه‌نشینی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام شد. همان شعار، امروز سبب دور نگه داشتن مسلمانان از آثار به جا مانده از عترت پاک پیامبر علیهم‌السلام می‌باشد، و این‌گونه رفتار به فرموده‌ی پیامبر عظیم‌الشأن اسلام صلّی الله علیه و آله یعنی گمراهی و دور شدن از صراط مستقیم پروردگار.

بی‌توجّهی نسبت به علما و مراجع بزرگوار شیعه.

وقتی با شعار «حسبنا کتاب الله» پیامبر و عترت او علیهم‌السلام را از فرهنگ دینی مردم حذف می‌کنند، جایی برای فقها و مجتهدان دینی باقی نمی‌ماند. مگر اعتراضات منوّر الفکرها را در مجلّات و رسانه‌ها نمی‌شنوید و نمی‌خوانید؟ مگر رفتار اقشار مختلف مردم را نمی‌بینید؟

مگر...

3ـ حذف قرآن از باور مردم.

هنگامی که با شعار «حسبنا کتاب الله» به دو هدف پیشین دست یافتند، نوبت به خود قرآن می‌رسد. به مسلمانان گفته شده که قرآن پاسخ‌گوی همه‌ی نیازهای شماست، و شما نیازی به مبیّن و مفسّر معصوم و غیر معصوم ندارید. قرائت شما از قرآن صحیح است. خودتان باید تدبّر و تعقّل در آیات داشته باشید. با تدبّر و تعقّل می‌توانید به همه‌ی خواسته‌های خود برسید. همه به قرآن بازگشتند. کلاس‌های علوم قرآنی برپا شد. زن و مرد، کاسب و کارگر، معلّم و استاد دانشگاه و روحانی همه مفسّر قرآن شدند. هرکه هرچه آموخته بود، بی‌درنگ به خدا نسبت داد. همه دریافتند که قرآن هادی آنان نیست؛ بلکه آنان هادی قرآن‌اند. علوم بشری است که به قرآن معنا و مفهوم می‌بخشد؛ نه قرآن به زندگی آنان. همه یافتند که پاسخ بسیاری از پرسش‌های خود را در قرآن نمی‌یابند، و رهبران مذهبی نیز به این امر اعتراف کردند و گفتند: ما ناچاریم از عقل و تجربه‌های علمی بهره ببریم همان‌گونه که دیگران بهره برده و ترقّی کرده‌اند.

در چنین زمانی است که می‌شنویم لیدرهای روشنفکر مذهبی لندن نشین یکی پس از دیگری اعلان می‌کنند:
قرآنی که در دست ماست، قرآنی است که در چهارده قرن پیش برای مردم عربستان نازل شده و پاسخ‌گوی نیازهای آنان بوده است، و برای نسل امروز کافی نیست.

آری! این است پیامد تلخ و ناگوار تبلیغات قرآنی.
اللّهم انّا نشکو الیک فقدَ نبیّنا و غیبة ولیّنا.
منبع :شیعه نیوز به نقل از دلیل پرس





تاریخ: 29 / 8 / 1390برچسب:,
ارسال توسط تسبيحات

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 78
بازدید کل : 12310
تعداد مطالب : 313
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1