شمار زيادي از جوانان در شهرهاي کوچک و بزرگ براحتي اين تن پوشهاي به ظاهر زيبا را برمي گزيند و با حرکت در شهر نا خود آگاه و بواقع فرهنگ را به مذبح نمادهاي غرب مي برند.
نوع بشر ابتدايي از آغاز تا در دوران پارينه سنگي و نئوسنگي از شاخه و بزرگ درختان براي پوشش خويش استفاده مي کرد تا دوراني که به صنعت نساجي و پشم ريسي دست يافت و از الياف حيوان براي خود لباسي و جامه اي سر هم کرد.
کم کم پوشش و نوع لباس در دوران معاصر تبديل به يک هنر و علم شد و بسياري از کارخانه ها در قالب توليدکنندگان با ترکيب رنگ ها و نقش ها سعي در نوآوري در نوع پوشش افراد کردند.
در دوران معاصر رفته رفته صنعت و فناوري هاي صنعت نساجي رشد و توسعه يافته و هنر مفهومي نيز جايي در جامعه شناسي لباس براي خود دست و پا کرد تا برخي از لباس ها مانند تابلو هاي متحرکي در کف خيابان ها باشند.
در دانشنامه و دايره العمارف فرهنگ اروپاييان، پوشيدن برخي لباس ها شامل تعدادي از اعتقادات مرتبط با پديده هاي اجتماعي است و سهم افراد از لباس به نوعي ويژگي سمبوليسم، ستايش يا برخورد سياسي قلمداد شده به گونه اي که پوشش حجاب براي زنان در اماکن عمومي تحصيلي در آستانه ممنوع شدن است.
به زعم برخي از سياستمداران ، برخي تصاوير لباس ها ريشه در برخي از فرقه هاي زير زميني از جمله " Satanism" دارد که خود نشانه اي براي شناسايي افراد فرقه و گروه است.
مردان سياه يا "‌بلک من ها "رايج ترين جامعه همسان سازي لباس در اروپا بود و اين لباس پوشان اروپايي و آمريکايي در دوره از از تاريخ معاصر هميشه لباس مشکي تک فرم مي پوشيدند و پوشيدن لباس سياه نوعي پذيرش شرايط اين گروه بود.
تاريخ پژوهش مردم نگاري هاي قبايل بدوي نشان مي دهد،برخي از لباس ها بدوي شالوده اي از خرافي داشته و کاربرد برخي از نشانه ها در لباس ها جنبه جاودگرانه به خود گرفته تا نوعي انحراف از مسير تعاليم پيامبران گذشته باشد.
در مصر باستان و عهد عتيق خداي مذکر خورشيد با نام " اُزيريس " با خداي مونث "آيسيس" يا ايزيس که الهه باروري بود در هم مي آميخت تا جهان سرشار از باران شود و براي اين کار نشانه هاي شيطاني به مردم مي دادند تا روبه آسمان به جنگ خداوند بروند و اينک اين نشانه را به راحتي روي لباس ، کلاه و شلوار برخي از جوانان به صورت دو انسان پشت به هم نشسته مي توان مشاهده کرد.
آيين پرستش دانگبي (خداي مار) در آفريقا رواج يافت و دانگبي در هرکس حلول مي کرد آن شخص بايد قرباني مي شد و خون آن به " خداي مار "تقديم مي شود و زنان آن شخص براي باروري زمين به مردان هديه مي شد و اينک اين نشانه به صورت دو حرف "x"به هم ريخته بر روي برخي از لباسهاي جوانان کاربردي شده است.
در تاريخ بابل باستان " فوراس " به عنوان شيطان سرپرست ارشد جهنم محسوب مي شود و مردم براي راضي نگهداشتن آن بايد گياهان دارويي و سنگهاي قيمتي به معبد شيطان ارشد هديه مي کردند و تصوير گياهي مشوش روي برخي از پيراهن هاي زرد اکنون نماد همان فوراس است.
با حمايت اشرف زادگان، گروه ژرمن باکسن، پسران نيمه شب، موهاکس ها و نفرين شدگان و انجمن آتش دوزخ با نوع لباس ها و رنگ موها و نشانه هاي روي لباس ها فعال شدند و شعبه هايي در سراسر اروپا سرمايه هاي اشراف زادگان داير کردند.
استفاده از نمادهاي غربي شهر کوچک و بزرگ نمي شناسد چرا که در برخي از شهرهاي کوچک نيز جوانان لباس هاي برتن دارند که نمادي از مدل هاي غربي مي باشد.
برخي از آنها لباس هاي شيک با فرم موهاي غيرمتعارف و گردن بندهاي جور وا جور تک شاخ و سه شاخ آويز خود کرده اند و در عالم خود مي تابند و قدم مي زنند.
" صليب نرو" ،" سوسک سرگيني" يا نماد تناسخ مصر باستان و سلطان مگس‌ها ، پرگار و گونيا با ايجاد حرف G در مرکزيت و همراه حرف Goat در ادوار آن، ستاره و هلال ماه به عنوان الهه ماه دايانا و پسر خورشيد، خداي شاخدار، عدد 666، سواستيکا يا چرخ خورشيد، صليب بي سر، جانور تک شاخ، آنخ( Ankh ) يا الهه شهوت، ستاره پنج سر وارونه، ستاره پنج سر، ستاره 6 سر روي روي برخي از لباس هاي آنان خود نمايي مي کند.
وقتي از آنها درباره نوع طرح لباس يا نوشته روي لباس شان مي پرسي،حتي به ذهن غير کنجکاو شان خطور نمي کند که روي اين پيراهن ها و تي شرت ها چه جملاتي نوشته و چه تصاويري حک شده است و حرف هاي آنها به اين جمله ختم مي شود که " رنگ قشنگي دارد يا سبک و راحت و ارزان است".
اين دست لباس ها را آنها را به راحتي در بازار انتخاب مي کنند و شايد انتخاب و گزينش فرم لباس و رنگ و نوشتار و نشانه روي آن نيز در بين همسالان و دوستان خود نوعي مسابقه و رقابت قلمداد شود.
آنها انگار در مراسم "فشن شو " شرکت کرده اند تا مدل هاي جديد فشن را در کف خيابانها در معرض ديد ديگران بگذارند و اين نمايش لباس را براي خود افتخار بدانند.